درباره ما
شعار: هم یاد دادن هم یاد گرفتن بر ما میافزاید.
چشمانداز: تربیت نسل یادگیرنده با پشتیبانی از مدارس یادگیرنده.
مأموریت: موقعیتهای یادگیری روزآمد، مناسب و در دسترس برای تمامی ذینفعان نهاد آموزش و پرورش به منظور بهبود توسعه انسانی کشور.
این مؤسسه امیدوار است با پشتوانه بیش از 15 سال ارائه خدمات آموزشی به مدارس و حسن اعتماد و اعتبار اجتماعی ناشی از همکاری و دریافت خدمات آموزشی از این موسسه بتواند این خدمات را در کنار سایر خدمات آموزشی به کلیه مدارس کشور ارائه نماید.
توجه به توسعه انسانی از مهمترین برنامههای همه کشورها به منظور توسعه پایدار میباشد. مفهوم توسعه انسانی از سه مفهوم آموزش، درآمد کافی و سلامت و امید به زندگی تشکیل میشود.
لازم به ذکر است دو مؤلفه دیگر ارتباط مستقیمی با کسب دانش دارد. به عبارت دیگر، شاخص سلامت و درآمد تابعی از کسب دانش در دنیای امروز تلقی میشود لذا ایجاد موقعیتهای یادگیری برای کسب دانش و مهارتهای شغلی و حرفهای کمک شایانی را به جهت کسب درآمد و سلامت جوامع انسانی مینماید که در نتیجه توسعه انسانی توسعه همهجانبه کشورها را در بردارد. با توجه به اهمیت توسعه کشور و نقش توسعه انسانی در آن و نقش کسب دانش در توسعه انسانی لزوم توجه به آموزش کارکنان آموزش و پرورش که خود بانی توسعه انسانی نسل آینده میباشد بیش از پیش اجتنابناپذیر به نظر میرسد.با توجه به اهمیت یادگیری در فرهنگ و تمدن اسلامی و تأکید پیامبر اسلام (ص) به مفهوم یادگیری به عنوان یک فریضه واجب، که دامنه آن از گهواره تا گور گسترده است و زمان محدودی بر آن قائل نمیشود و حتی در مکان خاصی هم نمیگنجد، اگرچه به چین باشد، اهمیت آموزشهای ضمن خدمت را برای هر کس مشخص میگردد. همچنین فارغ از آموزههای دینی عام به طور ویژه تجربه جهانی در کتاب یادگیری گنج درون به عنوان یک سند بینالمللی مفهوم یادگیری را در طول زندگی کلیدی برای دست یافتن به قرن قلمداد میکند. این مفهوم فراتر از آن تفاوت سنتی است که بین آموزشهای اولیه و آموزش مداوم گذاشته شده است. یادگیری در طول زندگی با مفهوم دیگری که بسیار برتر از آن است ارتباط دارد؛ یعنی این مفهوم: در جامعهی یادگیرنده هر چیزی فرصتی میآفریند تا یادگیریها و استعدادهای فردی کامل شوند.
آموزش مداوم، در شکل جدیدش، فعالیتی است فراتر از آن چیزی که در گذشته به ویژه در کشورهای توسعهیافته تحت عناوینی همچون آموزشهای ضمن خدمت، بازآموزیها، نوجوییها و دورههای ارتقای آموزش بزرگسالان وجود داشته است. یادگیری در طول زندگی باید برای همگان فرصتهایی فراهم آورد که هدفهای مختلفی را دنبال کنند، باید دومین و سومین فرصت را هم به آنها بدهد، میل به آگاهی و زیبایی را در آنها ارضا کند، آرزوی رسیدن به کمال و تعالی را برآورده سازد؛ باید این امکان به وجود آید که شکلهای حرفهای یادگیری همراه با امکان تمرین و کارورزی، کاملاً متنوعتر و گستردهتر شود و به آنها عمق بیشتری بخشد.
به طور خلاصه، «یادگیری در طول زندگی» باید از تمامی فرصتهایی که جامعه عرضه میکند به نفع خود سود ببرد.
مفهوم یادگیری در طول زندگی مستقیماً به جامعهی یادگیرنده ختم میشود. جامعهای که فرصتهای گوناگون و متعددی را برای یادگیری، هم در مدرسه و هم در زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارائه میکند. همکاری و مشارکت بیشتر خانوادهها، صنعت و تجارت، انجمنهای خیریه و افراد فعال در امور فرهنگی و غیره در چنین جامعهای ضرورت پیدا میکند.
معلمان و کارکنان مدرسه نیز، به عنوان اعضای جامعهی یادگیرنده، با نیازی وافر برای بهروز کردن دانش و مهارتها مواجه هستند. زندگی حرفهای آنها باید به گونهای ترتیب داده شود که فرصت یابند یا حتی مجبور شوند، در رشتهی تخصصی خود ماهرتر شوند و از دورههای تجربهاندوزی و بازآموزی در زمینههای مختلف به منظور ارتقا در زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهره جویند.
گرچه تدریس و کار در مدرسه با این مفهوم که هر فرد با مسئولیتها و وظایف حرفهای خاص خود مواجه است اساساً یک فعالیت فردی تلقی میشود، اما کار گروهی- به ویژه در سطح دبیرستان- به منظور اصلاح کیفیت آموزش و انطباق بیشتر آن با ویژگیهای خاص کلاسها و گروههای دانشآموزان، بسیار اساسی و مهم است.
یادگیری سازمانی زمانی اتفاق میافتد که موجب تغییر عقاید و دیدگاههای موجود شده و دیدگاه جدیدی را خلق کند که از طریق ارتباط و تعامل به تمام سطوح سازمانی منتقل شود. این انتقال از طریق مشارکت بهتر صورت میگیرد. از نظر «پیتر سنگه» (بزرگترین نظریهپرداز سازمانهای یادگیرنده و نویسنده کتاب مدارس یادگیرنده) روشهای یادگیری در سازمان یادگیرنده عبارتاند از:
- مهارت فردی: افزایش وضوح و تعمیق مداوم دیدگاه شخصی، تمرکز بر توانمندیهای شخصی، افزایش تابآوری و درک عینیِ واقعیت.
- مدلهای ذهنی: فرضیات بنیادی و عمیق، کلیات و نیز تصوراتی که بر درک و عملکرد ما مؤثر هستند.
- ساختن دیدگاه مشترک: شفافسازی دیدگاه مشترک از آینده و پروراندن مشارکت فعالانه به جای اطاعت و تمکین.
- یادگیری تیمی: توانایی افراد یک گروه برای اجتناب از پنداشتهای شخصی و ایجاد تفکر اصیل تیمی. اساس یادگیری تیمی برقراری گفتوگو است.
- تفکر سیستمی: برآیند چهار روش قبلی است. میتوان گفت تحقق تواناییهای بالقوۀ تفکر سیستمی مستلزم ساختن دیدگاه مشترک، مدلهای ذهنی، یادگیری تیمی و مهارت فردی است. دیدگاه مشترک به مشارکت طولانیمدت منجر میشود. مدلهای ذهنی فضای مورد نیاز برای آشکار شدن کمبودها و کاستیهای نگرش کنونیمان را فراهم میکند. یادگیری تیمی مهارت گروه را برای ساختن تصوری ورای دیدگاههای فردی افزایش میدهد و تبحر شخصی نیز انگیزههای شخصی برای یادگیری مداوم را به وجود میآورد.
سازمان یادگیرنده فرصت یادگیری برای تمامی اعضای خود را فراهم میسازد. سازمانهای یادگیرنده پیوسته در حال افزایش توانایی خود برای ساختن آینده میباشند. در سازمانهای فراگیر، یادگیری تیمی بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا تیمها و نه افراد، سنگ بنای یادگیری سازمانهای مدرن را تشکیل میدهند. تا زمانی که تیم یاد نگیرد، سازمان نیز قادر به یادگیری نخواهد بود. یادگیری تیمی فرایندی است که از رهگذر آن ظرفیت اعضای گروه به گونهای توسعه مییابد که نتایج حاصلهی آن چیزی باشد که همگان واقعاً طالب آن بودهاند. لذا مدارس یادگیرنده مرآت با توجه به فلسفه سازمانها و مدارس یادگیرنده امیدوار است بتواند به چشمانداز تربیت نسل یادگیرنده گام بردارد.